میراث  علمی  ، ادبی  و فر هنگی  ایران

میراث علمی ، ادبی و فر هنگی ایران

ارایه نوشتارهایی در باره سیر فرهنگ، علم و دانش و ادب در سرزمین ایران
میراث  علمی  ، ادبی  و فر هنگی  ایران

میراث علمی ، ادبی و فر هنگی ایران

ارایه نوشتارهایی در باره سیر فرهنگ، علم و دانش و ادب در سرزمین ایران

تمدن طلایی ایرانی – اسلامی و نقش تما م عیار ایر انیان


تمدن طلایی  ایرانی – اسلامی و نقش تما م عیار ایر انیان

در قرون سوم تا پنجم هجری )نهم تا یازدهم میلادی(، جامعۀ اسلامی  در خاورمیانه، آسیای مرکزی، شمال آفریقا و اندلس )اسپانیا( شاهد یکی از درخشانترین دوره های شکوفایی فرهنگی، فلسفی، و علمی تاریخ بشر بود که تحرک ناشی از آن تا قرن نهم هجری )پانزدهم میلادی ( ادامه داشت و زمینه را برای رنسانس در اروپا و در نتیجه برای تمدن امروزی غرب مهیا کرد. 

جبر، مثلثات، نجوم و ریاضیات محاسباتی و روش علمی در فیزیک، شیمی، و طب و همچنین عرفان و فلسفه خردگرایی در دوران تمدن طلایی  توسط مشاهیری چون جابربن حیان، خوارزمی، رازی، فارابی، ابن هیثم، ابن سینا، بیرونی، خیام ،  ابن رشد، سهروردی، ابن عربی و مولوی( بخش عرفانی ) پی ریزی شد. 


بخش اساسی این شکوفایی علمی و فلسفی، که با نهضت ترجمه در دربار مامون خلیفه عباسی آغاز شد، در دوران سامانیان و سپس آلبویه در ایران صورت گرفت و با اعتلای فرهنگ، زبان و ادب فارسی و رشد فلسفه خردگرایی معتزله به ویژه در میان شیعیان همراه بود.

 در این رستاخیز فرهنگی و علمی البته بسیاری متفکران  و عالمان عرب و دیگر مردمان منطقه حضور داشتند اما به قول ابن خلدون، بیشتر دانشمندان و فلسفه  عصر طلایی اسلامی  ایرانی بودند.)مقدمه ابن خلدون ۱۳۶۲ ،ص ۱۱51-۱۱48)


دویست سال پس از حمله اعراب، نه تنها حکومتهای مستقل از بغداد در ایران به وجود  آمدند بلکه ایرانیان نقشی محوری در پایه گذاری تمدن طلایی ایفا کردند. 

ریچارد بولت براساس اسناد تاریخی جدیدی ادعا می‌کند که شکوفایی اقتصادی عظیمی  در ایران از نیمۀ دوم قرن دوم تا پایان قرن چهارم هجری )۷۵۰ تا ۱۰۰۰ میالدی( به وجود  می آید که پایة آن، توسعة بی نظیر کشت پنبه و رشد سریع صنعت ریسندگی و بافندگی و  صنایع مرتبط با آنها توسط بورژوازی نوپای عرب و ایرانی بوده است. این شکوفایی بزرگ از  یک طرف به شکل گیری شهرهای بزرگ و ایجاد بازار وسیع کار در ایران و جذب نیروی کار  ً روستایی در شهرها منجر گشت و از طرف دیگر، منشا درآمد مالیاتی عظیمی برای خلفای 

عباسی در بغداد بود، بهطوری ‌که حتی ارزش نقرهای که بهعنوان مالیات از ایران بدست  میآمد بیشتر از ارزش کل طالیی بود که بهعنوان مالیات از همۀ ِ والیات اسالمی در غرب بغداد عاید میشد. )2009b Bulliet, p53, 2009a Bulliet)

اگر فرضیة بولت در زمینه شکوفایی اقتصادی ۲۵۰ ساله در ایران در دوران اولیة خلافت  بنی عباسی بطورکلی درست باشد، میتوانیم نتیجه بگیریم که این رونق اقتصادی و درآمد  عظیم مالیاتی ناشی از آن، پایة مادی رستاخیز بزرگ علمی، فلسفی و فرهنگی در تمدن  ً نیازهای اقتصاد شکوفا، بطور مستقیم یا غیرمستقیم، ایرانی - اسلامی نیز بوده است و احتمالا   انگیزهه های مهمی در پیشرفتهای علمی به وجود آورده است. 

بهر حال، فرضیة بولت چه درست باشد چه نباشد، ثروت عظیم امپراتوری بزرگ اسلامی که یک سوم جهان آن روز را شامل میشد و با امپراتوری بیزانس )روم شرقی( در رقابت  بود، همراه با چند عامل اساسی و مساعد دیگر شرایط مطلوبی برای نوآوری و پیشرفتهای تاریخی علم و فلسفه در جامعۀ اسالمی ایجاد کرد.


نخست آنکه زبان عربی زبان رسمی خلافت ی عباس در کل جامعۀ اسلامی شد و ترجمه  آثار مهم علمی و فلسفی از زبانهای مهمی چون یونانی، سریانی، پهلوی، و سانسکریت به  عربی برای اولین بار در تاریخ بشر توسعۀ جهانی دانش و پژوهش در میان ملل دنیا را  امکان پذیر کرد.

 دوم آنکه با حضور مستقیم دانشمندان و وزرای ایرانی، میراث چشمگیر  فعالیتهای علمی و فلسفی در ایران پیش از اسالم ، بهویژه در زمینة نجوم، ریاضیات، و  پزشکی و نیز در کار ترجمۀ متون علمی، الگوی کاوش و تحقیق قرار گرفت

عامل سوم آنکه تعالیم اسلامی(قرآن و دعوت به تفکر در جهان هستی ، تاریخ و انسان) و   احادیثی که مسلمانان را به بررسی طبیعت و کاوش علمی فرا میخواندند با  روند فعالیتهای علمی و فلسفی سازگاری مینمودند و به بسیاری از دانشمندان و مشاهیر اسلامی  چون فارابی، ابن سینا، ابن عربی، و مولوی الهام میبخشیدند. 

در محیط خلاق  و دانشپژوهشی که در دربار خلفای بغداد و دربار سامانیان و آل بویه  ایجاد شد، دانشمندان مسلمان، مسیحی، یهودی و حتی آنان که مقید به هیچ دینی نبودند  اساسا به دور از تعصبات مذهبی به همکاری و مناظرات علمی و فلسفی میپرداختند که  این خود از مهمترین عوامل جهشهای بزرگ علمی و فلسفی در دوران تمدن طالیی است. 

کافی است یادآوری کنیم که محمد زکریای رازی، بزرگترین پزشک تمدن اسالمی، علیرغم  مخالفت فلسفی اش با نبوت و دین نه تنها مورد هیچ آزاری قرار نگرفت بلکه به ریاست  بیمارستانهای ری و بغداد منصوب شد و سالها عهده دار چنین مقامهای مهم اجتماعی و  علمی بود. اینگونه آزادمنشی که در دوران سامانیان و آلبویه به چشم میخورد تا ده قرن بعد  که به تدریج در اروپای جدید رایج شد بی سابقه بود.

در جامعۀ اسلامی بسیاری از شاخه های ریاضی، منجمله جبر، و مثلثات و علم محاسبه، و  همچنین نجوم جدید و علوم تجربی شیمی، فیزیک، و پزشکی پایه ریزی شد و فلسفۀ یونان  و خردگرایی و عرفان رشد قابل توجهی یافت.

 بی تردید، بدون انتقال میراث تمدن ایرانی -  اسلامی به اروپا رنساس علمی و فرهنگی در غرب امکان نداشت. بنا به قول توبی هاف،  که میزان پیشرفتهای علمی قرون وسطی را در جوامع اسالمی، چین، و اروپا مقایسه کرده است، محرک اصلی پیشرفتهای رنسانس در اروپا انتقال میراث علمی کشورهای اسلامی 

بوده است: »توجه ما به این حقیقت است که از قرن هشتم تا اواخر قرن چهاردهم، علم بهً پیشرفته ترین علم دنیا و از علم در غرب و چین بسی  بالاتر  بود. 


منبع

فرضیۀ فاجعه زدگی: عباس عدالت

تأثیر پایدار فاجعۀ مغول

در تاریخ سیاسی، اجتماعی و علمی ایران


تنظیم امیر تهرانی

ح.ف

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد