ادامه از نوشتار پیشین
علم و دانش در آغاز انتشار اسلام در ایران
یوحنا بن ماسویه و تالیف
او تحصیل کرده ی واقعی جندیشاپور نیست بلکه علم خود را از پدرش که از فارغ التحصیلان جندیشاپور بود فرا گرفت بنابراین میتوان او را به صورت غیر مستفیم دانش آموخته ی جندیشاپور دانست. وی کتب بسیاری تالیف کرد اما چون عمده ی شهرت وی به دلیل ترجمه ی کتب یونانی است معرفی کامل وی به بخش بعدی یعنی بخش ترجمه ی آثار دیگران موکول شده و در اینجا تنها به ذکر تالیفاتش اکتفا میشود: ترجمه ی کتب دیگران توسط جندیشاپوریان: یوحنا بن ماسویه و ترجمه ی آثار
یونانی
یوحنا فرزند ماسویه و از تبار مسیحیان سریانی بود) الزرکلی، 6336 :6/655 .) پدر او ماسویه به مدت سی سال در بیمارستان جندیشاپور طبابت میکرد و در نتیجه ی اختلافش با رییس بیمارستان، جبراییل بن بختیشوع از آنجا اخراج شد. او برای جلب رضایت بختیشوع به بغداد رفت اما در این کار توفیق نیافت و در آنجا به طبابت پرداخت. وی به خصوص در چشم پزشکی حاذق بود. طولی نکشید که شهرتش باال گرفت و مورد توجه دربار هارون الرشید قرار گرفت.)ابن ابی اصیبعه، بی تا: 5/644 ) یوحنّا پسر او که از طبیبان مشهور شد، در آن وقت کودک بود« )سبزواری، 5868 :874-876.)
یوحنا به دلیل نبوغش در پزشکى مورد توجّه خلفا واقع شد و به عنوان پزشک به رشید و مامون و متوکل خدمت کرد به گونه ای که بدون حضور او غذا نمی خوردند. در هنگام غذا خوردن ابن ماسویه بایستی باالی سر آنان بایستد و مضرات و منافع خوراکیهای روی سفره را تذکر بدهد. شهرت و ثروت یوحنا افزایش یافت. او در بغداد مجالس بحث و نظر برپا کرد و اهل علوم و ادب نزدش گرد مى آمدند. یوحنّا در سال 658 ق. در سامرّا درگذشت. زرکلى، )ال 6336 :655 6.)
برایش بفرستند و او بتشریح اجساد آنان پرداخت)دهخدا، ذیل یوحنا بن ماسویه(.
یوحنا بن ماسویه بسیاری از کتب یونانی و سریانی را در زمان هارون و امین و ما هب معتصم و مون
و کرد نقل عربی از این برای خلیفه شغل، حقوق منظم می گرفت. هارون الرشید کتابهاى طبّى قدیمى
را که به روم در هنگام حمله از انقره و عموریه و غیره آورده بود براى ترجمه به او ) ابن ابی سپرد
اصیبعه، بی تا: 858 5 ) /و نویسندگانی را زیر دستش قرار داد تا ترجمه های او را بنویسند. )الزرکلی، 6336 :6/655 ) او هم چنین از جمله ی کسانی بود که برای آوردن کتاب به روم فرستاده شدند .835 :5997 ، ابن الندیم
ادامه دارد
امیر تهرانی
ح.ف
منبع : مجله هنر ومردم : سال ۱۳۴۵