آیا بخت و اقبال وجود دارد؟
از جمله ی اسباب و علل که بنظر بسیاری در زندگی کار ساز است یکی «بخت» است و دیگری «اتفاق» . از لحاظ فلسفی خود بخت و اتفاق، علت هستند یعنی علتی که در اصطلاح فلسفه فاعلی نامیده شده است.
. بنابراین سخن در باره بخت و اتفاق به علت فاعلی بر می گردد. بسیاری از اوقات می پرسند: فلان کس چطور موفق شده است ؟ چگونه توانسته کار نشد را شدنی سازد؟ چگونه ناگهان به ثروت فراوان ، موفقیت فوق العاده رسیده است؟
در خیلی از موارد پشتکار، کوشش، کار مداوم، برنامه ریزی صحیح ، و...عاملهایی این چنینی عوامل و اسباب موفقیتها بوده اند.
ولی اگر کسی زمینی ، باغی دور افتاده به قیمت ارزان بخرد که هیچ مشتری رغبت به خرید آن نداشت، و ناگهان روزی خریدار در آن باغ گنجی شایگان پیداکند عموما این موضوع به بخت و اتفاق نسبت داده می شوند.
بنابراین اتفاق و بخت نیز جزو علتها هستند.
کشورهای موفق را در نظر بگیرید،
متوجه می شوید که بیش از پنج در صد مردم این کشور ها ثروتمند نیستند ولی احساس خوشبختی می کنند و از آینده نگرانی ندارند.
این بخت نیست ،اتفاق نیست، بلکه تامین اجتماعی مثبت است که در جامعه بوچود آورده شده است. بلکه بخت آن است که شما در این کشور بدنیا آمده اید.
ولی این که شما در کشوری جنگ زده بدنیا بیایید که از در و دیوارش محنت و رنج و فقر و نا امنی می بارد این دیگر بخت نا مساعد است. پس خوشبخت و بدبخت بخت نیکو و بخت بد وجود دارد؟
آیا واقعاً می توان بگوییم که در عالم خارج چیزی به نام «بخت» وجود دارد که بسیاری از حوادث خوب را برای دارندگان بخت خوب به وجود می آورد وچیزی به اسم بخت بد وجود دارو که بعضی ها را شوم بخت می سازد؟
راستش پاسخ به این بحثی مفصل می طلبد.
ولی می توان گفت که بخت خوب و بد هم یکی از عوامل است. برخی را می بینیم که هر کاری می کنند همه جریانها یا حد اقل اکثر آنها بسودشان تمام می شود.
و لی در عوص گروهی نیز هستند که هر چه می دوند ، هر چه زحمت می کشند کارشان به موفقیتی نمی رسد.چرا؟. راستی چرا؟ شاید راه را اشتباه رفته اند. شاید دیر اقدام کرده اند؟ شاید عجله کرده اند؟ شاید پشت کار نداشته اند؟ همه اینها می تواند درست باشد.
ولی اگر آن شخص که باغی و زمینی را بدون برنامه ریزی خرید و در همین شهرها و مناطق بود و گنجی در آن یافت، و یا آن که کوتاه مدت پس از خریدن ان بورس آن منطقه بالا گرفت و بدون دخالت خریدار قیمت بالاگرفت و خریدار باغ و زمینرا به قیمتی خوب فروخت ،این همان چیزی است که به بخت و اقبال معروف می باشد.
چون کاری که توسط شخصی ، فاعلی صورت گرفته نتیجه ای داده است که هر گز انتظار ان نمی رفته و جزو اتفاقات نادر بوده است.
ابن سینا چنین واقعه ای را که هیچ گونه برنامه ریزی خاصی در ارتباط با نتیجه بدست آمده صورت نگرفته بخت می نامد و انرا جز و حوادث حداکثری و دایمی به شمار نمی آورد.
اتفاق حداکثری و دایمی این است که اغلب اتفاق می افتد . ولی اتفاق غیر دایمی و نادر جزو آن اموراتی است که بخت خوب یا بد نادر است.
امیر تهرانی